واجه واج(واژه نامه تالشی):
زبان تالشی گویش ماسال
غذاهای ماسال
- سنگه نون (sənga nun)یا فطیره نون(fatira nun): نانی که روی سنگ کیلاکا چاله درست می شود.
- زرینه نون (zarina nun)/ ووزه دیله نون (vuza dila nun): نان مغز دار که مغزش معجونی از گردو و ادویه جات معطر زیره و دارچین و هل و زردچوبه
است .
- دوآش(du āš): آش دوغ
- شتَ آش (šəta āš): شیر برنج
- شت پلا(šətə pəlā)/ شت پله(šətə pəle)= شیر و پلو
- ترشَ آش (tərša āš) : آش ترش
- سورآو (surāv) = ماهیچه
- کوکو کواو (kuku kavāv ): فسنجان همراه با کوکوی گردو
- بولبوئه قاتق(bulbua qātəq ): سبزی خوروش
- دیلَ مازو کواو(dila māzu kavav): کباب فیله گوساله
- قاتق (qātəq): خورشت
- ووزه نارَ قاتق (vuza năr qātəq)/ووزه نار/ ووزه قاتق / سیا قاتق : فسنجان
- ونجومه کواو (Vanjuma kavāv)/سیا -
ونجومهکواو( siyā vanjuma kavāv): بادمجان شکم پر
- ور دشاو(varə dəšāv): برف و دوشاب
- دشاو پلا ( dəšāv pəlā): پلو دوشاب
- ترشه کواو ( tərša kavāv): مرغ ترش
- سیا ونجومه تاره(siyā vanjuma tāra):میرزا قاسمی
مریم محسنی
[۱/۸، ۱۸:۵۵] #علیرضا_پناهی_عنبران: درود/زبان تالشی/نمین_عنبران
اشکنه:اویَه شولوو
هَلیسَه:حلیم
جٚز وٚز:جغول بغول
تورَه:نرگسی
چانگٚرو,چانگٚری:خاگینه
[۱/۸، ۱۹:۴۹] #حسین_زاغی_ماسال: تالشی_گویش_ماسال
دوه آش:اش دوغ،سبزیجات و دوغ محلی
ترشه آش: سبزیجات ،کمی برنج لوبیا یا نخود..با گوجه سبز ترش جنگلی
شا کوکو: فسنجان حاوی کشمش یا خرما بدون هسته کمی آرد و ادیه ها ،لای لواشی از زرده تخم مرغ
مَروه کوکو: خورد شده برگ گیاه مروه(باید آبش گرفته شود) ،ادویه جات و شکر.بیشتر بعد از بدنیا آمدن فرزند برای مادر تجویز می شود
ووزه کوکو: گردوی آسیاب و خمیری شده ،کمی ارد،تخم مرغ....
[۱/۸، ۱۹:۵۳] #حسین_زاغی_ماسال: دَنگیه حلوا: آرد برنج برشته،شکر آب شده،روغن ،داخل آن مغز گردو و ادویه ،و گیاهان خشک شده معطر اضافه می شود
[۱/۸، ۲۱:۴۸] #سعید_بشری_ماسال: ضیابریه حلوا،
تَبَکه تونه حلوا،
کا کا، بِرشته بِرز
[۱/۸، ۲۳:۱۶] #حسین_زاغی_ماسال: ماست
دو
سوره
سسه پنیر
سوره پنیر
خ رش
کیسه ماست
لوره
و.....
لطفا کامل کنید.
[۱/۹، ۲:۲۰] #صادق_شیرزاد_ماسال: کرده کشی /krdakęšy نوعی دنگیه حلواست که معمولا با دوشاب ساخته میشه و غذای کارگران که عمدتا از خلخال بودن محسوب میشد
[۱/۹، ۲:۲۲] #صادق_شیرزاد_ماسال: أگرده /Agrda حلوای گلوله ای شکل و گرد بود
[۱/۹، ۷:۱۴] #فرنگیس_قلیزاده: زبان تالشی گویش ماسال
فرنگیس قلیزاده
چندنوع غذای ماسال
ترشه تاره:tərša târa=ترشه تره.
گزنه تاره: gazna târa=تره
باگزنه تازه روییده شده باکره
محلی وکمی خرده برنج
می پزندکه بسیار خوشمزه
وخاصیت دارویی هم دارد.
گیریه تاره:girya târa=تره
ییلاقی که به آن شیرنه تاره: širina târa=
هم می گویند با کره می پزند
ازترشی استفاده نمی کنند.
سره ونجومه تاره:səra vanjuma târa=
املت گوجه فرنگی.
اباترییه آش:abâtariya âš=
آش شیرین وخوشمزه ای که
به آن قلییه آش:qaliya âš=
هم می گویند.
مرجوئه آش:marjua âš= آش عدس.
آوکشه پلا:âvkaš pəlâ=
پلوی آبکشیده.
دمییه پلا:damiya pəla=کته پلو.
باکله پلا:bâkle pəlâ=باقلی پلو.
مرجوئه پلا:marju pəlâ=
عدس پلو.
سیره لیوه قاتق:sira liva qâtəq=خوروش برگ سیر سرخ شده که به آن
سیره قلییه:sira qliya= هم
می گویند.
قیسییه قاتق:qaysiya qâtəpq=شیرین قورمه.
الویه قاتق: aluya qâtəq=آلو مسما
بلشه قاتق:bələša qâtəq=
این خورش با گوشت ،دانه
انارترش وچوچاق سرخ شده
درست می شود
اسم فارسی چوچاق شش
شاخ واسم علمی آن زولنگ
می باشد.
باکله قاتق:bâkle qâtəq= باقلا خورش
خیکاره سیاقاتق:xaykâra siyâ qâtəq=گردو را می سابند بارب انار می پزند
بدون گوشت داخلش کشمش
وخرماوتخم مرغ می ریزند.
لپه قاتق:lapa qâtəq=خورش قیمه.
ترشه شامی:,têrša šâmi=
خورش شامی ترش وکمی
آبدار
کولی قورابیج:kuli qurâbin=
خورش فسنجانی که ماهی
کوچک سرخ شده را در دم
آخر توش می ریزند که وا
نره تا تیغ ماهی قاطی
خورش نشه.
ماست ودندنه سا:mâst u dandana sâ=
بورانی ماست وخرفه.
ماست وچوندر:mâst u čavənder=
بورانی ماست وچغندر.
ماست واسبناج:mast u esbənâj=
بورانی ماست واسفناج.
فرنگیس قلیزاده
[۱/۹، ۸:۴۸] #بیت_اله_صفری_فومن: درود و عرض ادب خدمت دوستان و فرهیختگان گروه
*دربین بیشمار غذاهای محلی*
*چند تا هم بنده یادم اومد*
*آوٓه تاره یا مژگه تاره*
*ترشه تاره*
*چاچٓ تاره*
*سیرابیج*
*نخودٓه آو*
نخود + دنبه گوسفند(چزلک)
که با برنج میخوردیم
*پلٍه پٍکٓرٓ آش*
انواع سبزی محلی و باقالی مازندرانی مواد تشکیل دهنده آن هستش، که قدیم مادر خدابیامرزم درست میکرد و رو برنج میریختیم و میخوردیم.
البته در محضر خانم محسنی و خانم قلیزاده از آشپزی گفتن
زیره به کرمان بردنه.
*قسمتی از غذاهای تالش جنوبی*
*بیت الله صفری سیدآبادی* 🙏
زبان تالشی گویش ماسال
- دجون (dajun): مخلفات سر سفره
- سوزنده (suzanda)/ زرخینه (zarxina): مخلفات سر سفره مثل سیر و پیاز و سبزی و ترشی
- اوزون (uzun): مخلفات سر سفره
- دژر (dažar): مخلفات یا غذای مکمل به اینصورت که غذا کم است همراه یک غدای مکمل سرِهم ، مخلوط و خورده شود تا سیری حاصل شود.
- نوئرش (nuarəš): مخلفات پلو و هر نوع خورشت که با پلو صرف میشود.
- یتیمچه(yatimča): بادمجان ورقه : خوراک ساده ای از بادمجان سرخ شده و تخم مرغ و زردچوبه و فلفل
- چخردمه (čəxərdəma): باقلا خوروش با اضافه کردن گوشت جوجه محلی و برگ سیر خرد شده.( پاچ باقلای سبز تازه )
چخرتمه هم میگوییم.
مریم محسنی
[۱/۹، ۱۷:۰۲] #علیرضا_پناهی_عنبران: درود
زبان تالشی /نمین_عنبران
لَکَه تور:کاچی
گامو:کاچی ساده
شٚپانگَنَه:سیرابی
چَرَز:آجیل
گَوٚه چَرَز:تنقلات
[۱/۹، ۱۷:۴۵] #مریم_محسنی: دجون مخلفات کلی است
دجون چه دارم بوئه سفره سر
ولی اگر کسی منظورش به سیر و پیاز باشه میگه زرخینه یا سوزنده چه دارم سیری، پیازی، سوزی
[۱/۹، ۱۷:۴۶] #بیت_اله_صفری_فومن: درود و عرض ادب خدمت دوستان
«زرخٍنه»
یه سیر ، پیاز ، پیازچه، کوار (تره) و ترف ( ترب ).
میگیم.
گویش قسمتی از تالش جنوبی
صفری 🙏
[۱/۹، ۱۹:۰۷] #انوش_نازیابی_فومن: سیر ،،سیر
پیاز ،،پیاز
پیاز چه ،،،،،جوجه پیاز
کوار ،،،تره
ترف ،،،،،ترب
[۱/۹، ۱۹:۴۷] #مریم_محسنی: زبان تالشی گویش ماسال
- آشپزخانه
در ساختمانها اتاقی بنام" دوئه کَه یا پیلًه کَه" که کف اتاق بطور افقی دو قسمت بود و این دو قسمت به وسیله یک چوب سطح صاف تقریبا کلفتی بنام پاچو از هم جدا می شد. قسمت بالایی پیله کَه بنام کفاینه سر یا پاچو به کفا محل نشیمن خانواده بود و قسمت پایینی بنام جیره سر یا پاچو به جیر که آشپزخانه بود و کیلاکاچاله(kilākā čāla) یا آتشَ کیلاکا(ātaša kilākā) در آنجا که در مجاورت در ورودی اتاق بود ساخته می شد تا دود آتش از آنجا زود تر خارج شود. به اینصورت که یک فضای تقریبا یک و نیم در یک و نیم با گل و سنگ بصورت شومینه امروزی درست می کردند. در انتهای کیلاکا چاله هم نونَ سنگ (nuna səng) یا نونَ سازه سنگ( nuna sāza səng) که از سنگ کوهی بود نصب می کردند و سطح صافی داشت که همزمان تقریباً سه نان روی آن می چسبید.
و بدین صورت پخت و پز توسط کدبانوی خانه در این آشپزخانه انجام میشد.
و از سطح بالای کیلاکا هم برای قرار دادن ظروف آشپزخانه استفاده می کردند.
کیلاکاچاله در خانه های قشلاقی یعنی "گیلونَ کَه" با سلیقه تر و در خانه های ییلاقی ساده تر ساخته می شد.
- ایزمه آتش(izəma ātaš ): آتش درست شده از هیزم
مریم محسنی
[۱/۹، ۲۰:۰۵] #مریم_محسنی: سلام
به خانه های قدیمی نال و ستونَ کَه و چینیَ هم می گفتند .
اون نال هست
ولی چوب کف اتاق را پاچو می گفتند
[۱/۹، ۲۰:۰۶] #مریم_محسنی: ژریسته یا ژرییه یعنی آسیب دیده یا له شده است
[۱/۹، ۲۰:۰۷] #مریم_محسنی: دژر بهمعنی سر هم کردن و مخلوط کردن و با هم استفاده کردن است.
[۱/۹، ۲۰:۱۱] #مریم_محسنی: پسر بچه ها دو تا چوب گیره دار
مثل گِرَکَه وارونه درستمیکردند و پا روی آنمی گذاشتند و با اون راه می رفتند و وسیله بازی آنها بود که به آن هم پاچو می گفتند
[۱/۹، ۲۰:۱۳] #حسین_زاغی_ماسال: رَف:تاقچه
[۱/۹، ۲۱:۴۳] #حسین_زاغی_ماسال: موچه پافله:پاپ کرون ذرت بو داده که دانه آن در اثر حرارت شکافته میشود
[۱/۹، ۲۲:۰۸] #بیت_اله_صفری_فومن: «پنبه کلا موچه»
دانه های ذرت بوداده ، پف فیل ،
قسمتی از تالش جنوبی
[۱/۹، ۲۲:۰۸] #کوهزاد: درود استاد محسنی
مابه نال و ستون .. نالو سوکان ..
.
میگیم
[۱/۹، ۲۲:۵۸] #مریم_محسنی: آبرشته پنیر
[۱/۹، ۲۲:۵۹] #مریم_محسنی: زبان تالشی گویش ماسال
- سیر داغ (sirdāq): از مخلفات است مغز گردوی سابیده و سیر له شده و بادمجان کبابی پوست گرفته له شده و سبزیجات معطر خصوصا چوچاق و آب انار ترش یا عصاره انار ترش (اناره راوه)و نمک و گلپر و فلفل سیاه. بیشتر از مخلفات باقلا خورشت است.
- مورغونه پته(murquna pata) : تخم مرغ پخته
- پته سیوزمینی (pata sivzamini ): سیب زمینی پخته
- ترشه تاره(tərša tāra)/واشه تاره(vāša tāra) : ترشِ تره. و تاره با انواع سبزی محلی مثل چاجه تاره(čāja tāra), گزنه تاره (gazna tāra).
- باکله قاتق (bākle qātəq): باقلا خورشت
- باکله پته (bākle pata): باقلا پخته
- باکله پلا (bākle pəlā): باقلا پلو
- باکله واویج ( bākle vāvij): باقلای مازندرانی بدون پوست دوم و سیر ریز شده و شوید مغز پخت و با نمک و زردچوبه و فلفل و روغن تفت داده شده که یک خورشت خشک و غیر آبکی است.
- سیرآویج(sirāvij): سیر برشته: برگ سیر و شوید و ادویه و تخم مرغ برشته در روغن .
- سیو زمینیَ کوکو (siv zaminiya kuku): کوکو سیب زمینی
- سوزی کوکو(savzi kuku): کوکو سبزی
مریم محسنی
[۱/۹، ۲۳:۰۸] #حسین_زاغی_ماسال: آبرشته پنیر :
سسه پنیر سرخ شده
الان تو شهر های بزرگ پنیر کبابی و برشته یک غذا پرطرفدار است.
زبان تالشی گویش ماسال
- دیلَ مازو شامی(dila māzu šāmi):شامی با فیله گاو
- آبرشته مایی (ābrešta māyi): ماهی سرخ شده
- مایه کواو ( māya kavāv): کباب ماهی
- شیره قاتق (šira qātəq)/ قیسییَ قاتق( qaysiya qātəq): شیرین خورشت ، خورشت قیسی
- اشبیله کوکو (ašbila kuku):کوکوی اشبل
- ونجومه تاره.(vanjuma tāra)/ سره ونجومه تاره(səra vanjuma tāra) : خورشت گوجه، املت
- مورغونه دچاکن(murquna dačākən): نیمرو
مریم محسنی
زبان تالشی گویش ماسال
- دساگیر ( dasāgir) : بشقاب
- باخشاو (bāxšāv): بشقاب، مرسه باخشاو
- آلتیه باخشاو(ālatiya bāxšăv): بشقاب لعابی
- چینیه باخشاو (činiya bāxšāv): بشقاب چینی
- نیمچه ( nimča): پیشدستی
- داوری (dāvri)/ بولوت(bulut): دوری
- پاتیل (pātil)/ پاتیله(pātila): دیگ
-غزون qazun : دیگ ته پهن دهان تنگ از جنس مس
- غزونچه(xazunča):غزون کوچک
بادیه(bādiya): نوعی ظرف مسی
نره (nera): کوزه روغنگیری
مریم محسنی
[۱/۹، ۱۹:۴۷] #مریم_محسنی:
زبان تالشی گویش ماسال
- آشپزخانه
در ساختمانها اتاقی بنام" دوئه کَه یا پیلًه کَه" که کف اتاق بطور افقی دو قسمت بود و این دو قسمت به وسیله یک چوب سطح صاف تقریبا کلفتی بنام پاچو از هم جدا می شد. قسمت بالایی پیله کَه بنام کفاینه سر یا پاچو به کفا محل نشیمن خانواده بود و قسمت پایینی بنام جیره سر یا پاچو به جیر که آشپزخانه بود و کیلاکاچاله(kilākā čāla) یا آتشَ کیلاکا(ātaša kilākā) در آنجا که در مجاورت در ورودی اتاق بود ساخته می شد تا دود آتش از آنجا زود تر خارج شود. به اینصورت که یک فضای تقریبا یک و نیم در یک و نیم با گل و سنگ بصورت شومینه امروزی درست می کردند. در انتهای کیلاکا چاله هم نونَ سنگ (nuna səng) یا نونَ سازه سنگ( nuna sāza səng) که از سنگ کوهی بود نصب می کردند و سطح صافی داشت که همزمان تقریباً سه نان روی آن می چسبید.
و بدین صورت پخت و پز توسط کدبانوی خانه در این آشپزخانه انجام میشد.
و از سطح بالای کیلاکا هم برای قرار دادن ظروف آشپزخانه استفاده می کردند.
کیلاکاچاله در خانه های قشلاقی یعنی "گیلونَ کَه" با سلیقه تر و در خانه های ییلاقی ساده تر ساخته می شد.
- ایزمه آتش(izəma ātaš ): آتش درست شده از هیزم
مریم محسنی
#حجت_دامن_کش_منطقه_سیاهمزگی :
این دو سطح بالا و پایینی که خانوم محسنی (در خصوص دوئه که و پاچو )فرمودند
توسط *تخته کوبی(پَل ویدِرز)* هم ایجاد میشه و قسمت با سطح بالا تر تخته کوبی شده است و سطح پایین تر *گلی (آلاوه)*
*کلَنگا چاله(کیلاکا چاله)* خارج از اتاق ها و روی *ایوان بالا یا پایین(تِره سر( کفا تِره سر/ جیره تِره سر)* هم وجود داشت زیراخروج دود ناشی از سوخت هیزم راحت تر بود.
*آتَشه کَه* : اتاق آتش ، مخصوص پخت و پز ، گرم کردن آب جهت استحمام ، دارای *نونه سازه سنگ*
که این اتاق دارای کلَنگا چاله(کیلاکا چاله) میباشد.
*سالینگه/سه لینگه*: سه پایه آهنی جهت قرار دادن دیگ و ظرف
*ماشه*: ماشه ، انبر، گیره
*ایزم*: هیزم
*کفا کوتوم= کفا تِره سَر*
*بَریَه خله* =دریچه
جهت تهویه ی هوا ، عبور نور ، خروج دود ،
*دَرجَه*: (با سکون روی ر) = بَریه خله ، دریچه
[۱/۱۰، ۵:۴۰] #مریم_محسنی: سلام
کیلاکا چاله روی ایوان در تابستانها و زمانهای گرم سال استفاده میشد. تا اتاق برای نشستن خنک باشد و حتی از حیاط و در فضای باز برای آشپزی ها استفاده می شد.
[۱/۱۰، ۸:۲۷] #سعید_بشری_ماسال: دولاب یا دولابچه: کمد یا گنجه داخل دیوار.
مینه که: اتاق یا اتاق های زیر بالا خانه.
تَلار: ؟
تلار بالاخونه: تلار و خانه چسبیده به آن.
تَجر : ایوان
سونگ: گوشه اتاق
طاقچه: فرو رفتگی قسمت پنجره که در خانه های قدیمی بخاطر دیوار ضخیم، خیلی جا دار بود.
[۱/۱۰، ۱۰:۲۹] #مریم_محسنی: پل ویدرز شما را ما می گوییم تونَ تخت که خانه های ییلاقی ما اینگونه است.
[۱/۱۰، ۱۱:۰۵] #صادق_شیرزاد_ماسال:
پاچو بن / قسمت ابتدایی ورودی منزل تا جایی که چوب یا تخته ای قرار گرفته و معمولا از قسمت بالایی پست تر هم هست
و کیلاکا و تنور در دو گوشه این قسمت جاسازی میشد
[۱/۱۰، ۰:۲۰] #علیرضا_پناهی_عنبران: تالشی/نمین_عنبران
کٚرٚ:تخم ماهی
لَوَنگین،لَوَنگی:غذای شکم پر(مرغ،ماهی،اردک....)
پٚژَه:رشته محلی
پٚژَه پٚلو:رشته پلو
خاولو,خالو:حلوا
سِه گۊش:شیرینی سنتی گوش فیل
[۱/۱۰، ۱۰:۱۳] #ضیا_طرقدار: زبان تالشی - گویش آستارا
شه آیم šəâym: رفته ام
باشیم bâšim : خواهم رفت
بشم bəšəm : بروم
بشُم bəšom : ( اگر ) بروم
آشیم âšim : می رفتم
شِدا بیم šedâ bim: داشتم می رفتم
[۱/۱۰، ۱۱:۰۵] #صادق_شیرزاد_ماسال: دژر / دغژر نی وایم
یعنی بهم مخلوط کردن
دولاب رو ما شکاف هم میگیم
تلار / تالار: ایوان جلوی بالاخانه
در قدیم به قسمت دوبلکس خونه ها که عبارت بود از یک اتاق و ایوان " تلار بالاخونه" میگفتن
پایین تلاربالاخونه معمولا طویله بود و برای نگهداری دام و اکثرا اسب استفاده میشد
[۱/۱۰، ۱۸:۲۳] #مریم_محسنی: زبان تالشی گویش ماسال
- گوشتَ غلیه (gušta qalya): ماهیچه نمک سود
- سورآو (surāv): ماهیچه
- سوره مایی(sura māyi): ماهی شور
- لبایه مایی (labāya māyi): ماهی دودی
- کواو (kavāv ): کباب
- گوسندَ گوشتَ کواو( gusanda gušta kavāv): کباب گوشت گوسفند.
- گوسندَ گوشتَ شامی (gusanda gušta šāmi): شامی با گوشت گوسفند.
مریم محسنی
[۱/۱۰، ۱۸:۲۸] #حسین_زاغی_ماسال: گوشت کبابی گوساله را معمولا از *کوتیل* یا کوهان گوساله انتخاب می کردند.
که دارای لایه های چربی همراه گوشت بود.
[۱/۱۰، ۱۸:۲۹] #جانبرا_علیپور: سلام ودرود
په برشته گوشت نی استه
[۱/۱۰، ۱۸:۳۱] #حسین_زاغی_ماسال: *په برشته گوشت*
زمانی که یخچال نبود،به مقدار زیاد درست می کردند،به دلیل خنکی داخل چاه آویزان می کردند.
[۱/۱۰، ۱۸:۳۱] #حسین_زاغی_ماسال: هر دفعه مقداری جهت مصرف از آن برمی داشتند
[۱/۱۰، ۱۹:۴۴] #فرنگیس_قلیزاده: زبان تالشی گویش ماسال
فرنگیس قلیزاده
واویجکا:vâvikâ=واویشکا
غذای خوشمزه ای که با
گوشت گوسفند پیاز سرخ
شده وبااضافه کردن رب
گوجه نمک وفلفل زردچوبه
درست می کنند
مایه قاتق؛:mâya qâtəq=
خورش ماهی
یاقلیه مایی:qaliya mâyi
تیغ ماهیها را بعداز اینکه
باآب کمی روغن پخته شد
برمی دارند.ماهی پاک شده
راباسبزیجات ومعطروسیر
سرخ شده وبارب آلوچه
ونمک وفلفل روی شعله
کم می گذارند تادم بکشد
و جابیفتد
ویزیه دیله مایی:viza dila mâhi=
ماهی شکم پور با گردو و
رب انار وانواع سبزیجات
معطرونمک وفلفل
اناره دونه واشبیل:ašbila vävij= واویج اشبل که با اشبل وروده دل
جگر ماهی سفید پیاز ودانه
انار درست می شود
مای کواو=mâyi kavâv=
کباب ماهی قزل آلا یا ماهی
سفید را درنمک وفلفل و با
کمی زعفران می خوابانیم
بعد کباب کی کنیم
گوسندوگاگوشته شامی:
gusan u gâ gušta šâmi=شامی گوشت گوسفند
وگاو. گوشتها را باپیاز
چرخ یا باساتورو تخته
می کوبیم وبعد نمک وفلفل
زردچوبه وکمی هم سماق
بعدتخم مرغ می ریزیم
وشامی بسیار خوشمزه ای
می شود
کویه تاره:kuya târa=
خورش کدو،اول کدو را
پخته وله می کنند وبعد
گردوبامقدار کمی سبزی
معطروپیاز سابیده وبارب
انارمثل فسنجان میپزند
نمک ودارچین کدو را اضافه
می کنند
سیر داغ:sir dâq=
مغز گردو را باسیروبلش
همان چوچاق سابیده و
بهش آب انار ترش اضافه
می شودفلفل ونمک مقداری
گلپرهم درآن می ریزند این
سیر داغ مانند ماست غلیظ
می باشد
کاله کواب:kâla kavâb=
بامجان را روی ذغال روشن
خوب کبابی می کنند وبعد
دانه انار را داخل تخته می
سابند تا کاملا صاف ونرم
شود وبعد گردو ،سیر و
چوچاق رامی سابنددرآخر
بامجان کبابی له شده ،نمک
وفلفل وگلپر همه را باهم
قاطی می کنند
یتیمچه:yatimča=نوعی
خورش که بادمجان،گوجه
گوشت چرخ شده وسیر
رب گوجه نمک وفلفل و
دارچین درست می شود
ترشه کواب:tərša kavâb=
کباب ترش
گوشت را خورد می کنند
با مقداری گردوی سابیده
وپیازو جعفری خرد شده
وآب انارونمک وفلفل چند
ساعتی می خوابانند.بعد
کبابش می کنند
[۱/۱۰، ۱۹:۵۶] #کوهزاد: درود بانو
ترشه کواو . به مرغ محلی سرخ شده با ربع گوجه و سیب زمینی سرخ شده درکنارش را
( ترشه کواو ) میگوییم البته الان هم میگیم
[۱/۱۰، ۲۰:۱۲] #فرنگیس_قلیزاده: درود برادر بزگوارم منظورم کباب ترش تابه ای
است نه ترش کباب مرغ
بله مرغ راسرخ می کنند باآب نارنج و رب گوجه سرخ شده روی شعله کم می گذارند تادم بکشه بعد کنارش سیب زمینی سرخ شده می گذارند ترش کباب
مرغ را خانم محسنی نوشته بودند من ننوشتم
[۱/۱۰، ۲۰:۱۴] #علیرضا_پناهی_عنبران: زبان تالشی/نمین_عنبران
تَرَوَز:سبزی
کَوار،کاوار:تره
زیئَلَه:شاهی
گِشنِی:گشنیز
تَئیف:ترب
[۱/۱۰، ۲۰:۵۲] #فرنگیس_قلیزاده: زبان تالشی گویش ماسال
بولبو:bulb=سبزی
قاتقه بولبو:qâtəqa bulbu=سبزی
خورشی
گشنی:gašni=گشنیز
جفرری:jafari=جعفری
کوار:kavâr=تره
شمبه لوله:šamba lula=
شنبلیله
اسبناج:əsbənâj=اسفناج
چوندر:čavunder= چغندر
هردنه بولبو:hardena bulbj=سبزی خوردن
سوزی:savziشاهی
پونو:punhنعناع
سوزه ریحون:savza rayhun= ریحان سبز
سیا ریحون:siyâ ryhun=
ریحان سیاه
کوار :kavâr=تره
توروفچه:turuf ča=تربچه ترف:teraf= ترب
مرزه وترخون هم هست
فرنگیس قلیزاده
[۱/۱۰، ۲۱:۱۹] #بیت_اله_صفری_فومن: درود و عرض ادب
در منطقه ی ما
مشخصا به« جعفری » میگیم «سوزی».
[۱/۱۰، ۲۱:۲۱] #فرنگیس_قلیزاده: سلام نخیر سیفلی خودرو استه ترشه سیفلینه تاره
سازن ای تله سیفلی نی استه که تاره رابزم نشو
بما اسفناجی دونه بی باغی
کو دکرده تا پرا
[۱/۱۰، ۲۱:۳۷] #مریم_محسنی: زبان تالشی گویش ماسال
۱- وش (vaš)/ آتش(ātaš): آتش
۲- بولبو (bulbu): سبزی خورشتی
۳- گوزگره دلکه (guzgera dalake): گرفتار شدن
۴- گوزگره درنده(guzgera darande): گرفتار کردن
۵- نخش درزنه(naxšə darzəne): گلدوزی کردن روی پارچه
گردآورنده مریم محسنی
#زبان_تالشی_گویش_ماسال_۳۷۵
۱-وور دکرده:vur dakarde=
عصبانی شدن وباحمله
شخص مقابل را فراری دادن
۲-پِخته:pexəte=دنبال کردن،
فراری دادن
۳-سودا:savdâ=خریدوسایل
روزمره زندگی،خریدوفروش.
۴-سیا زمه:siyâ zəma=
تاریکی هوا همراه باسرما
سیازکرمه:siyâ zəkərma=
تاریکی هوا توام باسرما
۵-سوز پژن:svəz pežan=
رنگ متمایل به سبز
#گردآورنده_فرنگیس_قلیزاده
و_ن
🌺کانال واجه واج🌺
@vajenameh_taleshi
#زبان_تالشی_گویش_ماسال_۳۷۶
۱-سره چاکن:sara čâkən=
آدم پررو وبی پروا.
۲-کونه درمه:kuna farme=
خسته شده،بیزار شده،ناتوان
شده.
۳-سربن کرده:sarə bən karde=زیروروک دن،بالا وپایین کرده،سروته کردن.
۴-دویاری وینده: davyâri vinde=
لحظه ای دیدن، عبوری دیدن
۵-زمه دیل:zama dil=دیل
زخمی،دل پر غصه.
#گردآورنده_فرنگیس_قلیزاده
و_ن
🌺کانال واجه واج🌺
@vajanameh_taleshi
#محمد_رضا_فدایی_ماسال
درود دوستان شب و روزتان خوش
غَلیَه Qalya نوعی کنسرو گوشت گوسفندی است .
پس از آنکه گوسفند ذبح میشود غیر از دل و قلوه و جگر ، تمامی اعضای آن را خرد کرده در داخل دیگ بزرگی می ریزند و آن را خوب می پزند .
پس از پختن تمام استخوانهایش را از گوشت جدا کرده و دور می ریزند ( خاش پچین ) آنگاه گوشت پخته شده را همراه با روغن دمبه در داخل پوست گوسفند قرار میدهند و در فصل سرد سال ( معمولا زمستان ) هر وقت مقداری از آن گوشت منجمد همراه با چربی دمبه که مانع ورود هوا به داخل گوشت میشود را بر میدارد و در تابه می ریزند و با اندک تفت با پلو میخورند .
کنسرو سازان صنعتی با اقباس از همین شیوه دست به تولید کنسرو زده اند .
همچنانکه از دوک و چره ی متداول انسانهای قدیم به نساجی دست یافته اند .
مهم غلیه یا دوک و چره نیست مهم اندیشه ی اولیه ای است که باید قدرش را دانست .
شاد باشید .
#علیرضا_پناهی_عنبران
زبان تالشی/نمین-عنبران
چوچَه تورَه:اسفناج وحشی(آتریپلکس)
کۊن بوکلَه:اسفناج قرمز کیتن
دَلَه:علف ماست
گوسلی،گوسلو:گیاه ترشک
وَنَه:پاغازه(غازیانی)
پَسَه پالۊ:اسفناج وحشی
زوئَه بَه لَوَ:اسفناج باغی
رۊعَنَه تورَه:اسفناج وحشی(جنس آتریپلکس یا سلمکی)
شٚتلۊعَه تورَه:اسفناج کوهی
سالمَه تورَه:سلمک(سلمه تره)
پیشیکَه چانگ,پیشیکَه چانگٚر:اسفناج مالا بار
گامَه دۊئَه تورَه:سبزی سورل قرمز
[۱/۱۱، ۱۰:۱۵] #مریم_محسنی: زبان تالشی گویش ماسال
غذاهای ماسال
- کاکا (kākā): نوعی کلوچه خانگی باآرد گندم و برنج و تخم مرغ و شکر و مغز گردو و ادویه معطر است. یا آرد شیر و تخم مرغ و ادویه معطر.
- ماست پلا(māstə pəlā): ماست و پلو
- کیسه دو (kisa du): دوغ چکیده
- کالَ دو (kāla du): دوغ
- لور (lur): چکیده کردن آب پنیر حاصل از پنیر سازی
- لورَ سوره(lura sura): لور نمک سود
- کیسه ماست (kisa māst): ماست چکیده
مریم محسنی
[۱/۱۱، ۱۴:۲۶] #مریم_محسنی: زبان تالشی گویش ماسال
کاسه های آشپزخانه
*جام jām / تاس tās : کاسه*
۱- مرسَ جام (mərsa jām)/ مرسَ تاس (mərsa tās): کاسه مسی در اندازه های مختلف به اندازه حجمشون نام داشتند.
۲- ویسپینجه تاس (vispinja tās): کاسه با حجم سیصد گرم
۳- ای پینجا تاس (i pinjā tās) یا پینجا تاس(pinjā tās ): کاسه با حجم ششصد گرم.
۴- چارکَ تاس(čāraka tās): کاسه یکچارکی: چهار چارک یک من هفت کیلویی است.
۵- مرسه تاسَ کته ( به جای لیوان آبخوردن امروزی استفاده می شد )
۶- دسَ شوره تاس (dasa šura tās): کاسه ای که آب می ریختند سر سفره می گذاشتند تا دستشان را بشورند
۷- سر شوره تاس(sara šura tās) یا جانَ شوره تاس(jāna šura tās) یا حمومَ تاس(hamuma tās): کاسه هایی که برای استحمام استفاده می شود.
۸- کونه داره جام (kuna dāra jām): کاسه مسی پایه دار
۹- سیمکا تاس (simkā tās)/ روئه تاس(rua tās):
کاسه از جنس روی.
مریم محسنی
[۱/۱۱، ۱۴:۵۹] #جانبرا_علیپور: درود موند مبن چیل تاس نی استا
[۱/۱۱، ۱۵:۱۵] #فرنگیس_قلیزاده: زبان تالشی گویش ماسال
فرنگیس قلیزاده
شت:šətشیر
شته سر:sar šir=سرشیر
امریکا شتamrikâ šət=
شیرخشک
خشکه شتxəška šət=
شیرخشک
آمیین:âmiyan=مایع ماست
شته پالیده:šəta pâlida=
فرنی که باشیر،شکروکره و
آرد برنج درست می شود
تره حلبا:tara halbâ=
حلوای نرمی که کمی از
فرنی سفت تر است وبا
آرد گندم وروغن وشکر
هل ودارچین درست
میشود
ماما جکل:mâmâ jəkəl=
نیم دانه برنج را کته
می پزندباگردوی سابیده
وشکر وبعضی ها هم با
نمک وفلفل میل می کنند
شیش انداز:šiš andâz=
باقلا وسیروشویدکه باهم
سرخ شدند زردچوبه ونمک
تخم مرغ می ریزند
[۱/۱۱، ۱۵:۵۳] #سعید_بشری_ماسال: نحوه پختن غذا.
دچاکنده: تخم مرغ سرخ کردن
سِر آکرده : سرخ کردن
پَتِه : پختن
آب°رِشتِن: سرخ کردن و بو دادن غلات و نیز گوشت و دیگر غذا ها بر روی آتش.
[۱/۱۱، ۱۶:۰۴] #جانبرا_علیپور: سلام..بله درسته
ای دیگ نی داریمون چه نوما چهار چیریه دیگ
[۱/۱۱، ۱۶:۰۷] #فرنگیس_قلیزاده: زبان تالشی گویش ماسال
فرنگیس قلیزاده
روئه دلف:rua dalf= سطل
رویی
لاکه دلف:lâka dalf=سطل
پلاستیکی
لاک تشت:lâka tašt= تشت
پلاستکی
لاکه پرزن:lâka parzən=
آبکش پلاستیکی
لاکه سینی:laka sini=
سینی پلاستیکی
لاکه آوتاوه:lâka âvtâva=
آفتابه پلاستیکی
لاکه قدره:lâka qadra=
کاسه پلاستیکی
آوچینه ساک:âvčina sâk=
ساک نایلونی
[۱/۱۱، ۱۶:۱۱] #فرنگیس_قلیزاده: زبان تالشی گویش ماسال
فرنگیس قلیزاده
روئه دلف:rua dalf= سطل رویی
لاکه دلف:lâka dalf=سطل
پلاستیکی
روئه دشت:rua tašt=
تشت رویی
لاک تشت:lâka tašt= تشت پلاستیکی
لاکه پرزن:lâka parzən=
آبکش پلاستیکی
لاکه سینی:laka sini=
سینی پلاستیکی
لاکه آوتاوه:lâka âvtâva=
آفتابه پلاستیکی
لاکه قدره:lâka qadra=
کاسه پلاستیکی
آوچینه ساک:âvčina sâk=
ساک نایلونی
[۱/۱۱، ۱۷:۲۱] #حسین_زاغی_ماسال: *نیمچَه: پیش دستی
بشقاب کوچک
[۱/۱۲، ۹:۰۶] #مریم_محسنی: زبان تالشی گویش ماسال
تعدادی از سبزی های تارهtāra یا ترشَ تاره tərša tāra
غذای محلی با سبزیهای بومی و وحشی به شرح زیر:
تورک َ زوون ، سیفلی ، گزنه ، چینا ولگ ، دندانَ سا ، ترش َ واش ، وارنگ َ بو، خاک َ لیوه ،چاج
[۱/۱۲، ۹:۰۷] #مریم_محسنی: تورکَ زوون turka zuvun: ترنگ زبانی
سیفلیsifli: ترشک
گزنه gazna: گزنه
چیناولگ čināvəlg : اناریجه، انارجی
دندانَ سا dandāna sā: خرفه
ترش َ واشtərša vāš: ترش واش
وارنگ َ بو vāranga bu : بادرنگبویه، بادرنحبویه
خاک َ لیوه xāka liva: سلمه تره، سلمکی
چاج čāj : چو واش ساقه سرخ ، سبزی اشکنه ساقه سرخ
پونو punu: نعناع
بلش bələš: چوچاق
خنش xənəš: بندپی، نوعی پونه
خولی واش xulivāš: نوعی پونه وحشی ، خالواش
زارم zārəm: آب تره
کو سیر ku sir: سیر کوهی
اَلاف alāf: سیر کوهی، سیر وحشی، تره کوهی
زبان تالشی گویش ماسال
مریم محسنی
[۱/۱۲، ۱۴:۲۷] #جانبرا_علیپور: سلام بانو محسنی خیلی عالی تره های تالشی را با تصویر گذاشتید ممنون در گویش گشت رودخان به پنیرک پنیره لیوه گفته میشود البته پنیره لیوه ییلاقی خوراک دام است
[۱/۱۲، ۱۴:۴۱] #حسین_زاغی_ماسال: البته،خشک شده برگ توت و گزنه،با گردو سابیده و ادیه ها داخل دنگیه حلوا استفاده می کنند
[۱/۱۲، ۱۸:۳۷] #حجت_دامن_کش_سیاهمزگی: سلام
*گاگا جوجو*
*مژک*
*شلمبک*
*کَرَه گزنه*
[۱/۱۲، ۱۸:۴۳] #علیرضا_پناهی_عنبران: زبان تالشی/نمین_عنبران
دۊنَه آش،دۊئینَه آش:آش دوغ
شٚتینَه آش:شیر برنج
اومَژینَه آش:آش عدس
تٚرشینَه آش:آش ترشی
گۊژد اوو:آبگوشت
[۱/۱۲، ۱۸:۴۹] #سعید_بشری_ماسال: در مقام تحقیر:
وَلِش آوی ساتَشا.
[۱/۱۲، ۱۹:۱۷] #مریم_محسنی: مژگه mažgə : گندمک ، علف نخودی
سبزی ترش تره
زبان تالشی گویش ماسال
مریم محسنی