تالشی خوشابر
۱- وییَه (viya): رودخانه، محل عبور رود
۲- چٚنَفت (čənaft): آب و گل راکد و گندیده، باتلاق
۳- ویگٚن (vigən): پرتگاه
۴- ویچٚر (vičər): آبشار
۵- دغن (daqan): کانال آب
۶- بیگا (bigā): آبراه بین دو کرت شالیزار
**نکته: گیلان قدیم به دوبخش بیه پس و بیه پیش تقسیم می شد. بیه به معنای رودخانه است.
#گردآورنده_شهریار_پورمحمد_شیرازی
#زبان_تالشی_گویش_فومن
۱- وییَه (viya): ایجاد راه عبور در آب یا برف
نمونه:
وَری وییَه بٚژَن بٚشٚه (vari viya bəžan bəšə): از میان برف راه باز کن و برو. آوی وییَه بٚژَن بٚشٚه اَه وَر (āvi viya bəžan bəšə a var): از میان آب عبور کن برو آن طرف.
۲- چٚفت (čəft): خیس آب
۳- چٚنَفت (čənaft): گل اشباع از آب
۴- باتلاق (bātlāq): باتلاق
۵- زٚغ (zəq): باتلاق عمیق که انسان تا کمر در آن فرو می رود.
۶- ویچیر (vičir): آبشار کوچک
۷- دَغَن (daqan): نهر یا جوی آب
۸- بیگا (bigā): محل جاری شدن آب از کرتی به کرتی دیگر
#گردآورنده_علی_خوشگفتار
#زبان_تالشی_گویش_خوشابر
۱- خییَه (xiya): پاروی برف روبی
۲- خٚلیک (xəlik): بیل
۳- خَیکارَه (xaykāra): ماهی تابه
۴- خَشیل (xašil):خرد و ریز شده
۵- خوئَه فٚچ (xua fəč): خوکچه
۶- خٚم (xəm): خُمره
۷- خودٚک (xudək): بغض
#گردآورنده_شهریار_پورمحمد_شیرازی
#زبان_تالشی_گویش_فومن
۱- خییَه (xiya): پاروی برف روبی
۲- خٚلیک (xəlik): بیل معمولی برای مرز کردن
۳- بور (bur): بیل مخصوص شخم زدن
۴- خَیکارَه (xaykāra): ماهی تابه
۵- خٚرت و خٚشل (xərt u xəšəl): خرد و ریز
۶- خٚم (xəm): خُم
۷- بٚغ/ بٚغض (bəq/ bəqz): بُغض
#گردآورنده_علی_خوشگفتار
#زبان_تالشی_گویش_ماسال
۱- وییَر (viyar): رودخانه و نهر
۲- چٚنَفت (čənaft):: زمین ابدار و باتلاقی
۳- پَرَه (para): لبه و پرتگاه
۴- ویچیر (vičir): جای چرش آب، انتهای لار که آب از آن خارج می شود. درقدیم وقتی برروی چشمه محفظه ای از چوب قرار می دادند، انتهای آن را کمی می تراشیدند تا آب از آن جا خارج شود و یا بر روی جوهایی که برای انتقال آب درست می کردند، یک یا چند جا را برای استفاده کردن از آب به صورت مصنوعی با چوب و... درست می کردند که به آن «ویچیر» گفته می شد.
۵- دَغَن (daqan): نهر آبی که توسط انسان کنده شده
۶- بیگا (bigā): آبراهه هر کرت
#گردآورنده_صادق_شیرزاد